داستان امروز ...
نوشته شده توسط : علی حیدری

  

   سلام به تمام عاشقان واقعی خدا.

 

  

     انسانی بود که برای با ایمان نشان دادن خودش بین مردم مدت زیادی سرش را از طرف برجستگی مهر

 

 

     به سجده میگذاشت تا جای مهر بر روی پیشانی او بماند و او را در چشم مردم انسان با خدایی نشان دهد

 

 

     ولی روزی اتفاقی افتاد ...

 

 

      وقتی میخواست دوباره سر بر مهر برجسته بگذارد کودکی پایش خورد به مهر ایشان و مهرش برعکس شد

 

 

     و او سر بر طرف نرمی مهر گذاشت و وقتی خواست سرش را از مهر بردارد و طرف برجسته آن را قرار دهد

 

 

     متوجه شد که چقدر راحت تر سر بر مهر نهاده و انگار این حس برایش تازگی داشت و حس زیبایی بود و تازه

 

 

     فهمید چقدر این سجده بر دل او می نشیند و این بار نه به خاطر مردم بلکه به خاطر خدا نمی خواهد سر از

 

     مهر بردارد و فهمید تا به حال به سوی شیطان سجده میکرده نه به سوی خدا!!!!!!!

 

    لطفا اگر داستانهای زیبا دارید برایمان بفرستید...

  جهت دیدن شوخیهای جدیدتر به آدرس www.shokhi.loxblog.com  بروید.

 





:: بازدید از این مطلب : 535
|
امتیاز مطلب : 164
|
تعداد امتیازدهندگان : 42
|
مجموع امتیاز : 42
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست